
نیم قرن باستانیکاری علیاصغر جلالیجوان
عفیفه ناظمی| صحبت از ورزش پهلوانی یا زورخانهای یا همان ورزش باستانی که میشود، شخصیتهایی همچون پوریایولی و جهان پهلوانتختی و رفتاری توأم با مردانگی و خضوع و گذشت به ذهنمان میآید. خصلتهایی که نشاندهنده این است که ورزش باپیشینه باستانی بهخوبی روی خصلتهای ورزشکاران کار کرده است.پرورشدادن تن و جان، از طراحی ورودی زورخانه با درنظرگرفتن دری کوتاه آغاز میشود، این نوع معماری با واداشتن ورزشکاران به سرخمکردن هنگام ورود، خضوع و خشوع را در آنها نهادینه و ملکه ذهنشان میکند.
ازسویی فرستادن صلوات، خواندن اشعاری در مدح ائمه اطهار (ع) و دعا و ثنا، همچنین خواندن اشعاری از فردوسی و سعدی و حافظ و مولانا در بیان خصلتهای جوانمردی و پهلوانی، جزئی جدانشدنی از ورزش باستانی است که به بزرگمنشی فعالان این رشته منجر میشود. علیاصغر جلالیجوان، باستانیکار پیشکسوت محله فاطمیه مشهد، یکی از این پهلوانان، باوجود بیشاز ۵۰ سال فعالیت در این رشته هنوز هم ورزش را کنار نگذاشته است.
اجازه ورود به زورخانه را نداشتیم
سال ۱۳۲۳ در یکی از خیابانهای مشهدِ نهچندان بزرگ آنزمان که ازطرفی محدود به دروازهقوچان میشده و از سویی نیز به پنجراه و حرم راه داشته است، در خانوادهای پهلوانخصلت متولد میشود. در بیان داستان زندگیاش میگوید: شش برادر بودیم و چهارخواهر.
پدرم مرشد زورخانه بود و مسئولیت اداره زورخانهای را که آنموقع اطراف حرم واقع بود، برعهده داشت. پسر بزرگ خانواده بودم و همراه همیشگی پدر در شغل تولید و فروش فرش، اما تا زمانی که به ۱۷ سالگی نرسیده بودم، اجازه ورود به زورخانه را نداشتم؛ درواقع آن زمان هرکس که کمتر از ۱۷ سالش بود، حق ورود به زورخانه محل زندگی ما را نداشت. شاید دلیل آن حضور برخی افراد در آنجا بود که برای جلبتوجه روی بدنشان خالکوبی میکردند یا چندان اخلاق پهلوانی نداشتند که این باعث حساسیت خانوادهها و درنتیجه پدرم، که مدیر زورخانه بود، میشد.
ورزشی که به خون و رگ پیوند خورده است
اصالتا پهلوان و پهلوانزاده است و از جوانی به همراه پدرش که مرشد بوده به زورخانه میرفته تا در روزگاری که پدر نباشد، راه او را پی بگیرد. به گفته خودش آنقدر در ورزش پهلوانی بوده که اکنون دیگر این ورزش با خون و رگش پیوند خورده است و باوجود ۶۹ سالی که از خدا عمر گرفته، آنقدر به این رشته علاقه دارد که روزی را بدون میل و کباده نمیگذراند.
جلالی بعداز فوت پدر مرشدی زورخانه او را برعهده میگیرد و اکنون مدیر دو باشگاه در شهرک شهیدبهشتی و بولوار طبرسی است
میگوید: در ۱۷ سالگی به زورخانه پدر راه یافتم و از نزدیک با پهلوانانی که الگو و اسوه مردم در زندگی بودند، آشنا شدم. این پیشکسوت محله فاطمیه بعداز فوت پدر در ۲۵ سالگی، مرشدی و مدیریت زورخانه او را برعهده میگیرد و اکنون نیز مدیر دو باشگاه در شهرک شهیدبهشتی و بولوار طبرسی است.
پهلوانی مخصوص گروه خاصی نیست
برخی اعتقاد دارند پهلوانی به زور بازو و قد و قامت و هیکل نیست؛ پهلوانی را مرام و اخلاق مشخص میکند. پهلوان محله ما هم همین باور را دارد که میگوید: اخلاق، اصل اول در پهلوانی است.
پیشکسوت ورزش باستانی این را هم میگوید که در زورخانههایش افرادی از هر سنوسالی بودهاند و هستند؛ پدرانی که دستدردست فرزندانشان وارد زورخانه میشوند و زمانی هم، شاید ۲۰ سال پیش، یکیدو پیرمرد ۱۰۰ ساله و یک ورزشکار ۱۲۰ ساله حتی! پیرمردهایی که هنوز خاطره آن روزها را بهیاد دارند.
از همینروست که معتقد است پهلوانی اصلا به سنوسال خاصی وابسته نیست و باوجود اینکه برخی ورزشها همچون بدنسازی برای نونهالان و نوجوانان مضر است، در ورزش پهلوانی و زورخانهای خبری از این حرفها نیست. او میگوید: مرشد در حلقه آنطور تمرین میدهد که هم متناسب با جسم جوان و نوجوان باشد و هم حال افراد مسن درنظرگرفته شود؛ زیرا آنها مانند شاخه خمیدهای هستند که باید با آنها با ملایمت رفتار کرد!
پهلواناصغر همچنین اضافه میکند: در رشته ما جوان، نهالی است که به هر سمتی هدایتش کنی و شکلش بدهی، تا پایان عمر همان شکل را بهخود میگیرد؛ برخلاف برخی ورزشها که اگر پساز مدتی پرداختن به آن رهایش کنی، بدن از شکل میافتد!
راه رفتنم را مدیون ورزش پهلوانی هستم
۳۵ سال دارد که برای تعمیر سایبان منزل مادر، از طبقه دوم به حیاط سقوط میکند. در این حادثه دو مهره کمرش میشکند و نخاعش آسیب میبیند، چنانکه پاهایش هم نیمهفلج میشود.
دراینباره میگوید: آن زمان از شروع فعالیت پهلوانیام ۱۸ سال میگذشت و بهدلیل انسگرفتن جسمم با ورزش، باوجود اینکه کمرم کاملا گچگرفته شده بود، نتوانستم ورزش را کنار بگذارم. یادم میآید در همان زمان نیز هرچند به سختی و با عصا راه میرفتم، سعی میکردم حتی اگر شده دستکم روزی دوکیلومتر راه بروم.
پهلوان محله ما میگوید: با این فعالیت چهارماه بعد مهرههای کمرم ترمیم شد و گچ را باز کردم؛ کمتر از دوسال پساز آن نیز توانستم بهراحتی ورزش باستانی را انجام دهم.
پهلوانان امین مردم بودند
«از زمان شکلگیری ورزش باستانی در ایران، اسطورههایی هم در این ورزش ظاهر شدند؛ اسطورههایی که نماد جوانمردی و خشوع بودند، پهلوانانی که آنقدر مورداعتماد بودند که مردم مال و حتی ناموس خود را به آنان میسپردند.»
اینها بخشی از صحبتهای جلالی جوان است. او میگوید: در گذشته باتوجه به نبود وسایل نقلیه و طولانیشدن سفرها، مردم هنگامیکه قصد مسافرت میکردند، خانه و زندگی خود را به افرادی میسپردند که امین و معتمد محله بودند و بیشتر این قبیل افراد نیز ورزشکارانی بودند که در زورخانهها با روحیه جوانمردی انس گرفته و ویژگیهای پهلوانی را در خود پرورانده بودند.
ورزشی که با وضو آغاز میشود
پیشکسوت رشته پهلوانی محله فاطمیه در بیان معنویت این رشته میگوید: پیشاز شروع ورزش، پهلوانان وضو میگیرند یا غسل میکنند، سپس وارد گود میشوند و هنگام ورزش نیز مرشد صلوات خاصه ائمه(ع)، سپس اشعار فردوسی و حافظ و سعدی و مولانا را میخواند؛ اشعاری در بیان روحیه جوانمردی و گذشت.
محله ورزش دوستان
باستانیکار پیشکسوت منطقه که نزدیک به سهدهه ساکن محله فاطمیه است، از اهمیت ورزش در این محله هم میگوید؛ او اینجا را به نام «محله ورزشدوستان» معرفی میکند. به قول خودش ۲۹ سال پیش که پا به این محله گذاشته بود، از هر سهخانه در اینجا دوتای آن پهلوانانی ورزشکار و ورزشدوست داشت.
جلالیجوان با بیش از ۵۰ سال سابقه فعالیت ورزشی، فرزندانی ورزشکار نیز تحویل جامعه داده است؛ پنجفرد فعال در رشته فوتبال و یکپهلوان ورزشهای باستانی، فرزندان او هستند که در سالهای کودکی و نوجوانی، آنان را به ورزش تشویق کرده است و اکنون آنها ادامهدهنده راه پدرشان شدهاند.
پایم به بیمارستان بازنشد
پهلوان در ادامه صحبتهایش، دلیل بیماریهای گوناگون مردم در این زمانه را فقط دوری از ورزش میداند و بس! او میگوید: خیلیها را میشناسم که بهخاطر ورزش روزانه از دیگران سالمترند؛ چون ورزشکردن بهجز جسم، روح را نیز سلامت نگه میدارد و کسی که روحش شاد باشد، جسم سالمی نیز دارد؛ این از نظر علمی هم ثابت شده است.
او ادامه میدهد: در این سالهای فعالیت ورزشیام بهجز همانبار که بهدلیل آسیبدیدگی کمرم، به بیمارستان مراجعه کردم، هیچگاه پایم به بیمارستان باز نشد و هر بیماریای را که سراغ من یا دوستانم آمده، با ورزش از بین بردهایم.
زورخانه جانشین مریضخانه
جلالیجوان از یکی از دوستانش میگوید که با بیماری کلیه دستوپنجه نرم میکرده و به او گفته شده که باید برای عمل کلیه آماده شود، ولی چندینماه پساز آغاز دوباره فعالیت ورزشی، کلیه بهطور کامل بهبود پیدا میکند.
او حتی در ادامه از مسئولان میخواهد که بهجای صرف هزینه در ساخت بیمارستان، سالنهای ورزشی و تفریحی بسازند، چون ورزش و تفریح علاوهبر ایجاد روحیهای شاد از بروز بیماریها نیز جلوگیری میکند! و لابد ازآنجاکه شیفته ورزش زورخانهای است و برتریهایی برای آن قائل است، ترجیح میدهد این سالنهای ورزشی که میتوانند جای بیمارستان را بگیرند، زورخانه باشند! پهلوان میگوید: اکنون با اینکه دیگر ورزش به پهلوانی محدود نیست، این رشته هنوز علاقهمندان خود را از دست نداده و همچنان زنده است...
* این گزارش یکشنبه، ۳ شهریور ۹۲ در شماره ۶۸ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.